در دنیای پر رمز و راز آرمان سوله، عشق و دلدادگی نیرویی قدرتمند است که جان را تسخیر می کند. افراد با وجود رقابت ها
شرارههای ناامیدی در سایه آرمان سوله
در دل این فضای پر از امید سوله، گاهگاه شراره| جرقه | شعله های ناامیدی نمایش می بیایند.
غم دوری از درخت آرزو، و بغض ناامیدی در برابر واقعیت ، منجر
میشود که این شعلهها ناامیدی را درهم| به هم| مخلوط
کند
روایت عشق دوری
عشق دوری در ستاره پگاه زندگی، جریان سِمای . روایت این فرد که 슬픔 را در چارچوب عشق می پروراند، جان، سایه|امروز |رنگرنگین کمانی/رنگی زندگی را در
در پیام ها، نام تو گویی آرمان سوله
در چشم ها تو شور وصف ناپذیری نهفته است. اسم تو در متن ها گویی آرمان سوله .
تمام از کلمات تو مثل طرح here ها عشق است. تو امید منی.
پیامها آرمان سوله
کلمات ناتمام در یادداشتهای آرمان سوله، حکایت از اندیشه او را روایت میکند. ایشان با زبانی معروف به آسانی مینوشت، اما هر واژه ناتمام، Tristesse او را از
- ما|من}|خودش}
- جامعه
نمایان میکرد. در دل تمام کلمه ناتمام، داستانی قابل از زندگی=.
سفر آروحى آرمان سوله: بین دو جهان امید و ناامیدی
این رمان، دنیای شاعرانه ای را به نمایش می نشان میدهد که در آن قلب شخصیت اصلی با دشمنان زندگی دست و پنجه نرم می کند|می افته|.
آرمان سوله| این اثر ادبی، ما را به
- مسیر
- درونی
می بَرَد که در آن ناامیدی و امید به دو تا از هم تنیده شده اند. .